100 پرسش و پاسخ دربارۀ دجال
دجّال «100 پرسش و پاسخ درباره دجّال»/ حیدر کامل/ انتشارات موعود عصر (عج)/ چاپ اول/ سال 1391/ 320 صفحه/ 5000 تومان
این کتاب از جامعترین کتابها درباره دجال و رخدادهای آخرالزمان است که به صورت یکصد پرسش و پاسخ تدوین شده است.
این کتاب توسط واحد ترجمه موسسه فرهنگی موعود عصر(عج) ترجمه شده و عنوان اصلی کتاب ˆمائه سوال حول الدجالˆ است.
در روی جلد این کتاب آمده است: عنصر نامطلوبی در آخر الزمان به نام دجال در آستانه ظهور موفور السرور حضرت بقیه الله(عج) خروج کرده، ادعای رسالت و الوهیت خواهد کرد، کارهای شگفتی انجام خواهد داد و افراد زیادی را گمراه خواهد ساخت. این فرد یک شخص است، نه یک جریان و به دست حضرت عیسی(ع) کشته خواهد شد.
ˆعلی اکبر مهدی پورˆ نیز در مقدمه کتاب نوشته است: بدون تردید سفیانی غیر از دجال است، سفیانی از علایم حتمی است؛ ولی دجال از اشراط الساعه است، نه از علایم ظهور. سفیانی به دست یمانی کشته میشود و دجال به دست حضرت عیسی(ع).
پس از این مقدمه، نویسنده مطالب مربوط به دجال را در ضمن صد پرسش و پاسخ تنظیم کرده است؛ سوالاتی که گاه آنها را در یک یا نصف صفحه و گاه در چندین صفحه و به صورت تفصیلی پاسخ داده است.
معنای لغوی دجال، ویژگی های جسمانی دجال، کیفیت خروج او و وقایع آن، ویژگی های یاران او، تفاوت میان دجال و سفیانی و کیفیت هلاکت او برخی موضوعاتی هستند که در این سووالات مطرح شده و نویسنده به آنها پاسخ داده است.
عنصر نامطلوبی در آخر الزمان به نام دجال در آستانه ظهور موفور السرور حضرت بقیه الله(عج) خروج کرده، ادعای رسالت و الوهیت خواهد کرد، کارهای شگفتی انجام خواهد داد و افراد زیادی را گمراه خواهد ساخت. این فرد یک شخص است، نه یک جریان و به دست حضرت عیسی(ع) کشته خواهد شد.
صفحات 210 و 211 از کتاب:
تصدیق نبوت
س) حکمت زنده ماندن مسیح (ع) تا زمان ظهور چیست؟ و علت تقارن و بقای ایشان با بقای حضرت مهدی (ع) که البته بعضی منکر آن هستند، چیست؟
ج) سبب این امر، تصدیق نبوت سید امیین، حضرت محمد (ص)، خاتم پیامبران و رسول پروردگار عالمیان و نیز آشکار ساختن دعوت باطنی که به عیسی بن مریم (ع) منتسب مینمایند، است. همچنین با نمازی که پشت سر امام مهدی (ع) میخوانند، ایشان را تأیید و مردم را دعوت به دین محمدی که او امام آن است، مینماید. پس بقای حضرت مهدی (ع) اصل بوده و بقای آن دو، فرع بر بقای ایشان است. بقای دو فرع، بدون بقای اصل آنها درست نیست و اگر این گونه بود، وجود مسبب نیز بدون سبب جایز بود و این عقلاً محال است. اینکه ما گفتیم بقای حضرت مهدی (ع) برای بقای آن دو اصل است، به این سبب است که وجود حضرت عیسی (ع) به صورت انفرادی و بدون جهت یاری کردن شریعت اسلام و بدون تأیید نمودن امام (ع) درست نیست؛ زیرا اگرچنین چیزی صحیح بود، به لحاظ دولت و دعوت مستقل میبود و این موجب ابطال دعوت میشد؛ زیرا در حالی که باید تابع باشد، مورد تبعیت قرار میگرفت و در حالی که بنا بود فرع باشد، اصل قرار میگرفت؛ در حالی که پیامبر (ص) فرمودند: «لَانَبِیَّ بَعدِی؛ پیامبری بعد از من نیست.»